شهید حبيبالله افتخاري
شهید حبيبالله افتخاري
بسيجي شهيد حبيبالله افتخاري فرزند محمد و فاطمه اقبالي در تاريخ10/8/1343 در روستاي خامسآباد از توابع بخش پيشكوه تفت ديده به جهان گشود . تحصيلات خود را تا پنجم ابتدايي در زادگاهش طي نموده ، به كشاورزي و بنّايي اشتغال ورزيد. او كه سومين فرزند خانواده بود در كنار دو خواهر و دو برادرش به قاليبافي هم ميپرداخت .
حبيبالله قبل از انقلاب اسلامي به اتهام شركت در ماجراي به آتشكشيدن ساواك يزد دستگير و پس از بيست روز آزاد گرديد . با شروع جنگ تحميلي عراق عليه ايران به عضويت بسيج درآمد و پس از گذراندن آموزش نظامي در اصفهان دو نوبت به جبهههاي نبرد اعزام شد . شهيد افتخاري حاجت خود را در عالم خواب از امام رضا (ع) گرفت و عاقبت در تاريخ 16/2/1361 در جريان عمليات بيتالمقدس در منطقه شلمچه بر اثر اصابت تركش خمپاره به ناحيه گردن سر تسليم به در گاه حق فرود آورد . روحش شاد و راهش مستدام باد .
وصیت نامه شهید حبیب افتخاری :
« ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احيا عند ربهم يرزقون.
مپنداريد البته آنان را كه كشته شدند در راه خدا مردگانند بلكه زنده گانند و نزد پروردگارشان روزي داده ميشوند » .
« من فرزندان عزيزی که افتخار آفرين بودند از دست دادم و شما عزيزان غيرتمندی که موجب سرافرازيتان بودند به جوار رحمت حق فرستاديد . در قاموس شهادت واژه وحشت نيست شما باکی از اينکه شکست بخوريد نداشته باشيد برای اينکه برای لشکر اسلام هيچ وقت شکست نيست . شهادت شکست نيست ، پيروزی هم شکست نيست. شما يا پيروز می شويد و يا شهيد در هر دو جهت پيروزی با شماست . ملتی که شهادت برای او سعادت است پيروز است.راهی است که بايد پيمود و سفری است که بايد رفت چه بهتر که در حال خدمت به اسلام و ملت شريف اسلامی شربت شهادت نوشيدن و با سرافرازی به لقاء الله رسيدن و اين همان است که اولياء آرزوی آن را می کردند و از خدای بزرگ در مناجات خود طلب می کردند » . «امام خمينی»
برای حفظ اسلام بايد از بذل جان ومال هيچ دريغ نکرد پس ما جوانان هم اين راه که راه حسين (ع) است انتخاب کرديم که مرگ با عزت بهتر از زندگی در ذلت می باشد و من حاضرم بهترين چيز خود يعنی جانم را هديه کنم تا به حال مرده بودم و اين لحظه آغاز جهاد و شهادت است اين احساس را در خود می بينم که تازه دارم متولد می شوم و زندگی جاويدان خود را آغاز ميکنم شهادت انسان را به درجه اعلای ملکوتی میرساند و چقدر شهادت در راه خدا زيباست مانند گل محمدی می ماند که وارثان خون پاک شهيدان از آن می بويند خدايا شهادتم را در راه اسلام و قرآن که خاری در چشم دشمنان است بپذير . ای مادر مهربان و عزيزم سلام مرا بپذير حلالم کن مبادا در فقدان من گريه کنی و در بالای خانه مان پرچمهای سبز سوار کن و افتخار کن فرزندت در راه خدا به اين مقام بزرگ رسيده . اما تو ای پدر ارجمندم مرا حلال کن و با استقامت ، صبر و شکيبايي از انقلاب اسلامی دفاع کن مبادا روحيه خود را ببازی و گريه کنی چون گريه تو باعث ناراحتی من است و به دعای خيل پاسداران و تمام رزمندگان اسلام در هر کجای جهان باش . ای خواهر مسلمانم تو نيز زينب زمان باش . ای برادر عزيزم در راه خدا که بهترين و برترين راهها است پوينده و کوشنده اين راه باش . و ای ملت شهيد پرور ايران تنها راه نجات اسلام و رهائی مستضعفين و پيروزی نهايی پشتيبانی قاطع و بيدريغ از دولت جمهوری اسلامی و پيوستن به خط امام که همان خط اصيل اسلام و محمد(ص) است در هر کجا هستيد از روحانيت مبارز دفاع کنيد تا اسلام را به تمام جهانيان بشناسانيد خون شهيدان را پايمال نکنيد و از توطئه های دشمنان آگاه باشيد هيچ وقت امام عزيز ، رهبر انقلاب را تنها نگذاريد . پدرجان مرا پهلو قبر عباس پسر عمو دفن کنيد . و اين را بدانيد که اگر شهيد شدم امام حسين (ع) را می بينم و اگر زنده ماندم قبر او را می بينم . به اميد پيروزی حق عليه باطل .
شيون مكن مادر در مرگ خونبارم بگذر زمن ديگرعزم سفر دارم
گر كشته گرديدم در جبهه اي مادر بهرم مكن زاري بهرم مزن بر سر
يك پرچم سبزي در خانه زن مادر بهرم چراغان كن شوق خدا دارم
رخت حسين برتن عزم سفر دارم چون قاسم داماد اين آرزو دارم
چون قاسم داماد بهرم حنا سازيد در هر شب جمعه قدری از آن آريد
بر قبر من قدری از آن حنا ماليد چون قاسم داماد من آرزو دارم
بگذر زمن ديگرعزم سفر دارم شيون مكن مادر در مرگ خونبارم
والسلام
حبيب افتخاری 25/12/1360

محمد رسول شجاعی تفتی هستم افتخارم در زندگی خادمی اهل بیت شهدا و ایثارگران است . اکنون که بصورت اداری از این فیض محروم شدم می خواهم در این وبلاگ از شهدا و ایثارگران بنویسم تا از عطر و بوی آنها بهره ببرم و انشالله در نشر و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت سهیم باشم .